آیا دانستن پایان بازی ها واقعا بد است؟

آیا دانستن پایان بازی ها واقعا بد است؟

آیا دانستن پایان بازی ها واقعا بده ؟

 

امروزه عناوین بسیار موفقی وجود دارن که پایان بندی جذابی هم دارن و قطعا بارها توسط دوستانتون به تجربه ی این بازی‌ها دعوت شدید برای مثال میشنویم که ” این بازی RPG با 50 ساعت گیم پلی بهترین پایان بندی تاریخ رو داره ! ” . وقتی این حجم از پیشنهاد هارو میشنویم شاید اون بازی رو دانلود کنیم ولی معمولا به دلایل مختلفی خیلی از این بازی های طولانی رو تجربه نمی کنیم .

 

… ولی معمولا به دلایل مختلفی خیلی از این بازی های طولانی رو تجربه نمی کنیم .

 

گاهی اوقات تعریف و پیشنهادات اطرافیان انقدر زیاد میشه که وسوسه می شیم و درنهایت پایان بازی رو در اینترنت سرچ می کنیم و بدون تجربه ی داستان اصلی فقط بخش آخر رو تماشا می کنیم . با این کار به نوعی حس تقلب به ما دست میده انگار که بدون خوندن حتی بخش ابتدایی یک کتاب به سراغ صفحات آخر اون رفته باشیم.  بعد از اینکه آخر داستان بازی رو تماشا می کنیم متوجه می شیم که تمام توصیفات دوستانمون درست بوده و واقعا با بازی خوبی روبه رو هستیم ، اما الان چون پایان بازی رو دیدیم دیگه نمی تونیم از اول این بازی رو تجربه کنیم و ازش لذت ببریم؟

دانستن پایان بازی و داستان آن

پاسخ به این سوال برای هرکسی میتونه متفاوت باشه برخی افراد ترجیح میدن بدون دونستن کمترین اطلاعاتی یک بازی رو شروع کنن و نهایت لذت رو ازش ببرن ، برخی دیگه هم چندان اهمیتی به دونستن بخش هایی از داستان نمیدن . به این نکته هم باید اشاره کنیم که در سال های اخیر بارها شاهد لو دادن یا به اصطلاح اسپویل (Spoil) کردن داستان بازی‌ها قبل از انتشار رسمی بودیم که به هیچ وجه درست نیست و تعداد زیادی از گیمرها سال ها برای تجربه ی بازی‌ها مشتاقانه صبر میکنن و این مقاله مربوط به شرایطی است که افراد به خواست خودشون پایان بازی‌ها رو تماشا میکنن .

گاهی اوقات با دونستن پایان بازی ممکنه روند داستانی بازی رو بهتر درک کنیم و ترغیب به تجربه ی کامل بازی بشیم بدون اینکه احساس بدی نسبت به این کار داشته باشیم که به نوع و سبک بازی هم بستگی داره و گاهی دیده شده با وجود دونستن پایان بازی بارها اون رو تجربه کردیم و هربار متوجه جزئیات جدیدی شدیم . به هر حال نظر قطعی ای در این مورد وجود نداره و تصمیم گیری در این باره به سلیقه ی خود افراد بستگی داره .